دسترسی سریع به محتوای این مقاله
- 1 هوش هیجانی یا EQ دقیقا چیست؟
- 2 هوش عاطفی چه تاثیری بر زندگی ما خواهد گذاشت؟
- 3 تاریخچه هوش هیجانی
- 4 هوش هیجانی EQ مهمتر است یا هوش IQ ؟
- 5 هوش هیجانی چه مولفههایی دارد؟
- 6 خودشناسی
- 7 خود کنترلی
- 8 خود انگیزشی
- 9 همدلی با دیگران
- 10 مهارت اجتماعی
- 11 نشانههای هوش هیجانی پایین چیست؟
- 12 انعطاف پذیری پایینی دارید
- 13 عجول هستید
- 14 در زمان کوتاهی هیجان زده و یا عصبانی میشوید
- 15 تاثیرپذیر هستید
- 16 آدم کینه ای هستید!
- 17 روشهای تقویت هوش هیجانی
- 18 یک شنونده تمام عیار باشید
- 19 مسئولیت اشتباههای خود را بپذیرید
- 20 انرژی مثبت داشته باشید
- 21 خودآگاهی خود را بالا ببرید
- 22 از نه گفتن نترسید
- 23 به دنبال مطالعه و یادگیری باشید
- 24 از تغییرات نترسید
- 25 دلیل هیجانات خود را کشف کنید
- 26 قبل از هر حرف و یا تصمیم مکث کنید
- 27 به دیگران کمک کنید
- 28 جمع بندی
احتمالا شما بارها و بارها نام هوش هیجانی را در موقعیتهای مختلف از جمله روابط اجتماعی و کسب و کار شنیده باشید. یکی از انواع هوشی که میتواند بر بسیاری از جنبههای زندگی شما تاثیر بگذارد هوش هیجانی است. هوش هیجانی به توانایی شناخت و کنترل احساسات خود و دیگران میپردازد و به شما کمک میکند بتوانید تصمیمات بهتری در حوزههای مختلف زندگی خود بگیرید. با ما همراه شوید تا در این مقاله با تعریف هوش هیجانی یا همان EQ و روشهای تقویت آن بیشتر آشنا شوید.
هوش هیجانی یا EQ دقیقا چیست؟
در صورتی که بخواهیم به زبان ساده هوش هیجانی را تعریف کنیم خواهیم گفت هوش هیجانی یعنی شما بتوانید در هر زمان و هر موقعیت احساسات خود و دیگران را شناخته، آن را کنترل و مدیریت کرده و بتوانید بهترین تصمیم گیری را داشته باشید. این نوع از هوش با مهارت های فنی و تخصصی، اطلاعات و یا دانش شما فرق می کند و بیش از هر چیز به احساسات و ارتباطات شما مربوط می شود.
هوش عاطفی چه تاثیری بر زندگی ما خواهد گذاشت؟
همه ما در دنیایی زندگی میکنیم که چالشها و نگرانیها به جز جدا نشدنی آن تبدیل شده است. در صورتی که شما هوش هیجانی بالایی داشته باشید میتوانید در حل مسائل و چالشها با انگیزهتر، امیدوارتر و درستتر رفتار کنید، خواستههای آنی و فوری را برای دست یابی به اهداف بزرگتر به تعویق بیاندازید، دوستان صمیمی و خوب زیادی داشته باشید، کمتر از دیگران احساس استرس و نگرانی داشته باشید، مسئولیت پذیرتر از دیگران باشید و در مجموع زندگی سالمتر و موفقتری نسبت به دیگران داشته باشید.
جالب است بدانید علاوه بر تاثیر هوش هیجانی بر زندگی شخصی، این هوش میتواند بر کسب و کارهای شما نیز تاثیر مستقیمی بگذارد. فرقی نمیکند که شما برای یک شرکت و اداره کار کنید و یا خودتان صاحب یک کسب و کار باشید، در هر دو صورت داشتن هوش هیجانی بالا به شما کمک میکند بتوانید با همکاران، رئیس یا مشتریان خود ارتباط بهتری برقرار کرده و در مواقع حساس و بحرانی بدون آن که دچار اضطراب و نگرانی شوید، تصمیمهای منطقی و درست بگیرید. بنابراین اگر شما از جمله افرادی هستید که زود عصبانی میشوید، زود به گریه میافتید و یا توانایی برقراری ارتباط برای شما سخت است، بهتر است با راهکارهایی به دنبال تقویت هوش هیجانی خود باشید.
تاریخچه هوش هیجانی
در این بخش از مقاله میخواهیم بدانیم که هوش هیجانی از کجا وارد علم روانشناسی شده و تاریخچه آن به چه زمانی باز میگردد. در اوایل دهه 1930 روانشناسی به نام ادوارد ثورندایک مفهمومی به نام هوش اجتماعی را به علم روانشناسی معرفی کرد که مفهوم کلی آن توانایی کنار آمدن و زندگی مسالمت آمیز و موفق با دیگران بود.
در دهه 1940، روانشناس دیگری به نام دیوید وکسلر عنوان کرد که مولفه های مختلف هوش میتواند بر موفقیت افراد در جنبههای مختلف زندگی به خصوص جنبههای اجتماعی تاثیر بگذارد. در دهه 1950 یک مکتب فکری معروف به روانشناسی اومانیستی شکل گرفت. در این مکتب افرادی مانند آبراهام مازلو فعالیت داشتند. در این مکتب روانشناسان به دنبال آن بودند که افراد بتوانند تواناییهای عاطفی خود را بهبود ببخشند.
ظهور مفهوم هوشهای چندگانه توسط هوارد گاردنر قدم بزرگی در تقویت فرضیههای مربوط به هوش هیجانی برداشت. در سال 1985 نام هوش هیجانی برای اولین بار توسط دکتر وین پین در رساله دکتری او معرفی شد. در سال 1990 روانشناسان پیتر سالووی و جان مایر یک مقاله بسیار برجسته با عنوان هوش هیجانی در مجله تخیل، شناخت و شخصیت، چاپ کردند که بسیار مورد توجه جامعه روانشناسی قرار گرفت. آنها به طور دقیق هوش هیجانی را توانایی نظارت بر عواطف و احساسات خود و دیگران، تفاوت قائل شدن میان احساسات مختلف و استفاده از این احساسات برای هدایت اعمال و افکار تعریف کردند. از این زمان به بعد هوش هیجانی به عنوان یک مولفه مستقل و شناخته شده در روانشاسی مورد بررسی بسیاری از روانشناسان قرار گرفت.
هوش هیجانی EQ مهمتر است یا هوش IQ ؟
ممکن است شما نیز مانند بسیاری از افراد این تصور را داشته باشید که هوش هیجانی همان IQ است یا با یکدیگر در یک زیر مجموعه قرار میگیرد. اما باید بدانید که این دو هوش کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. هوش IQ به معیاری برای سنجش هوش و تواناییهای ذهنی افراد است، اما همان طور که در بالا نیز با مفهوم هوش عاطفی آشنا شدیم این هوش به کنترل و شناخت احساسات مربوط میشود. اما این سوال برای شما پیش خواهد آمد که کدام هوش میتواند تاثیر بیشتری بر موفقیت ما بگذارد؟ در پاسخ به این سوال مهم باید بدانید که هوش IQ تنها 20 درصد بر موفقیت افراد تاثیر میگذارد در حالی که تاثیر هوش هیجانی 80 درصد است! احتمالا شما نیز با افرادی مواجه شدهاید که مسائل فنی و معادلات ریاضی را در کسری از ثانیه حل میکنند اما نمیتوانند به خوبی روابط خود با دیگران را مدیریت کرده و از این رو در زندگی فردی خود افراد موفقی نیستند.
نکته قابل توجه آن که روانشناسان معتقدند که ارتباطی میان هوش هیجانی و IQ وجود ندارد. یعنی اگر کسی هوش هیجانی بالایی داشته باشد نمیتوان عنوان کرد که او الزاما IQ بالا یا پایینی دارد. نکته شادی بخش آن که شما با انجام راهکارهایی میتوانید هوش هیجانی خود را تقویت کرده و از آن برای بهبود شرایط زندگی و موفقیت خود بهره ببرید.
هوش هیجانی چه مولفههایی دارد؟
در این بخش از مقاله برای آن که بیشتر با هوش عاطفی آشنا شویم، میخواهیم بدانیم که این نوع از هوش فردی دارای چه مولفههایی است؟ طی سالهای گذشته روانشناسان بسیاری در این زمینه فعالیت کردهاند که از برجسته ترین آنها میتوان به دانیل گلمن اشاره کرد. دانیل گلمن 4 مولفه اصلی را برای سنجش هوش هیجانی عنوان میکند که در ادامه با آنها بیشتر آشنا میشویم.
خودشناسی
یکی از مولفههای اصلی هوش عاطفی یا EQ خودشناسی یا خودآگاهی است. به این معنا که شما بتوانید نقاط قوت و ضعف، انگیزهها و ارزشهای خود را به طور دقیق بشناسید. برای آن که بتوانید شناخت بهتری از خودتان داشته باشید میتوانید یک قلم و کاغذ برداشته و چیزهایی که از خودتان میدانید از مسائل جزئی تا بسیار مهم را یادداشت کنید. این کار به شما کمک میکند دید بهتری نسبت به خودتان پیدا کنید.
خود کنترلی
فاکتور مهم دیگر در مبحث هوش هیجانی، خود کنترلی است. برای آن که این مولفه را در خودتان بررسی کنید از خودتان بپرسید که در مواقعی که کسی شما را ناراحت یا عصبانی میکند، زمانی که مورد تمسخر قرار میگیرید و یا زمانی که با یک شخص با نظرات مخالف بحث میکنید چگونه احساسات خود را کنترل میکنید؟ آیا خشمگین و عصبانی شده و آن را بروز میدهید؟ آیا از آن جمع و موقعیت فرار میکنید؟ در صورت انجام هرکدام از کارهای بالا احتمالا شما هوش هیجانی پایینی دارید و مولفه خودکنترلی شما ضعیف است. شما باید بتوانید در این مواقع احساسات خود را به خوبی کنترل کرده و با دیگران گفت وگویی سازنده داشته باشید.
خود انگیزشی
براساس نظریه دنیل گلمن، فاکتور موثر دیگر در هوش هیجانی، خود انگیزشی است. آیا شما از جمله افرادی هستید که در حوزههای مختلف برای خودتان هدف قرار داده، برای آن برنامه ریزی و تلاش میکنید؟ آیا در صورتی که با شکست مواجه شوید از آن به عنوان یک تجربه استفاده کرده و مجددا برای هدف خود تلاش میکنید؟ در صورتی که پاسخ شما مثبت است شما خود انگیزشی بالا و احتمالا هوش هیجانی مناسبی دارید.
همدلی با دیگران
مشاوران و روانشناسان موفق معمولا دارای فاکتور همدلی بالایی هستند. این فاکتور به معنای آن است که شما بتوانید خودتان را جای طرف مقابل گذاشته و از نگاه او به مسائل نگاه کنید. بتوانید احساسات او را درک کرده و از سرزنش کردن او بپرهیزید. در صورتی که شما قدرت همدلی بالایی داشته باشید احتمالا دوستهای زیادی دارید و در روابط اجتماعی خود فردی موفق هستید.
مهارت اجتماعی
این مولفه مهم در هوش عاطفی یا EQ تاثیر زیادی بر موفقیت کسب و کار شما دارد. در واقع مهارت اجتماعی توانایی برقرار کردن روابط مناسب با دیگران است تا بتوانید آنها به سمت اهدافی که دارید علاقه مند کنید. برای مثال در صورتی که شما مدیر یک کسب و کار یا مدیر فروش یک سازمان هستید، باید مهارت اجتماعی بالایی داشته باشید تا بتوانید در روابط خود با دیگران بر آنها تاثیر مثبت گذاشته و آنها را نسبت به کسب و کار خود علاقه مند کنید.
نشانههای هوش هیجانی پایین چیست؟
تا این جای مقاله با مفهوم هوش هیجانی، تاثیر و اهمیت آن و مولفه های آن آشنا شدیم. در این بخش میخواهیم هوش هیجانی را در خود مورد بررسی قرار دهیم و ببنییم این هوش در ما کم یا زیاد است؟ در ادامه نشانههایی را در اختیار شما قرار میدهیم که نشان دهنده پایین بودن EQ در شما است.
انعطاف پذیری پایینی دارید
اگر از جمله افرادی هستید که در موقعیتهای مختلف و در بحث با افراد دیگر به هیچ وجه از موضع خود کوتاه نمیآیید، نمیتوانید طرز فکر و یا روش خود را تغییر داده و در مقابل نظرات دیگران کاملا مخالف هستید، احتمالا هوش هیجانی شما پایین است.
عجول هستید
زمانی که در صف بانک و یا خرید بلیط هستید، کمی بیشتر به خودتان و احساسهایی که تجربه میکنید، دقت کنید. اگر شما به سرعت کلافه و خسته میشوید و مدام به دنبال راه میانبری برای فرار از موقعیت هستید، احتمالا هوش هیجانی در شما پایین است.
در زمان کوتاهی هیجان زده و یا عصبانی میشوید
اگر از جمله افرادی هستید که به سرعت هیجان زده میشوید و یک اتفاق کوچک مثلا یک اشتباه در رانندگی توسط افراد دیگر شما را عصبانی میکند، بدون شک شما هوش عاطفی پایینی دارید و باید به دنبال تقویت آن باشید.
تاثیرپذیر هستید
فاکتور دیگری که میتواند نشان دهد شما احتمالا هوش هیجانی یا EQ پایینی دارید، تاثیرپذیری زیاد از دیگران است. مشورت گرفتن و منعطف بودن در شرایط مختلف بسیار خوب است اما این به معنای آن نیست که شما تحت تاثیر هر فرد و هر شرایطی قرار گرفته و تصمیمات خود را بر اساس نظرات دیگران بگیرید. اگر بسیار تحت تاثیر مد هستید، حرفهای دیگران بسیار روی شما تاثیر میگذارد، باید کمی بیشتر تقویت هوش هیجانی خود را جدی بگیرید.
آدم کینه ای هستید!
اگر شما اشتباهات دیگران را مدام به ذهن میسپارید و به آن فکر میکنید. اگر حتی با وجود عذرخواهی کردن طرف مقابلتان کینه او را به دل میگیرید و نمیتوانید آن را فراموش کنید، احتمالا شما از هوش هیجانی چندان بالایی برخوردار نیستید.
روشهای تقویت هوش هیجانی
در بخش انتهایی این مقاله میخواهیم با معرفی راهکارهایی به خودمان کمک کنیم که بتوانیم هوش هیجانی را تقویت کرده و زندگی شادتر، سالمتر و موفقتری داشته باشیم.
یک شنونده تمام عیار باشید
یکی از روشهای تقویت هوش هیجانی آن است که به یک شنونده تمام عیار تبدیل شوید. شنونده خوب کسی است که علاوه بر گوش دادن کامل و با دقت به حرفهای طرف مقابل، به حرکات و حالت بدن و پیامهای فیزیکی او نیز توجه میکند. با این کار شما میتوانید درک بسیار بهتری نسبت به طرف مقابتان پیدا کرده و بهتر او را درک کنید.
مسئولیت اشتباههای خود را بپذیرید
راهکار دیگری که میتواند به تقویت هوش هیجانی در شما کمک کند، آن است که اگر اشتباه یا خطایی را انجام دادید، دنبال مقصر برای آن نگشته و فرا فکنی نکنید! اشتباهات خود را بپذیرید اگر کسی را ناراحت و آزرده کردید از عذرخواهی کردن نترسید. با این روش حتی در صورت اشتباه کردن نیز شما میتوانید نتایج مثبت بگیرید.
انرژی مثبت داشته باشید
افرادی که مدام به شما احساس و انرژی منفی میدهند، شما را سرزنش میکنند و به شما میگویند که از عهده فلان کار برنمیآیید، بدون شک افرادی با هوش عاطفی پایین هستند. برای آن که بتوانید این هوش مهم و موثر را در زندگی خود ارتقا دهید، سعی کنید با دیگران با خوشرویی و محبت رفتار کنید، نکات مثبت آنها را بازگو کرده و به آنها احساس و انرژی مثبت بدهید. علاوه بر رفتار مثبت، برای تقویت هوش عاطفی باید سعی کنید افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید. اگر ذهن شما پر از افکار منفی باشد، بدون شک نمیتوانید در زندگی شخصی، رفتارهای اجتماعی و کسب و کار خود موفق شوید.
خودآگاهی خود را بالا ببرید
همان طور که در بالا نیز اشاره شد، یکی از مولفههای هوش عاطفی یا همان EQ خودآگاهی است. شما میتوانید میزان شناخت از خودتان، خلق و خو، رفتار، تواناییها، نقاط قوت و ضعف را بالاتر برده و با افزایش خودآگاهی هوش هیجانی خود را تقویت کنید. در این خودآگاهی باید با خودتان کاملا روراست و صادق باشید. از بیان کردن نقاط ضعفتان نترسید! آنها را با خودتان بیان کرده و یا روی کاغذ بیاورید و سپس به دنبال رفع آنها بروید.
از نه گفتن نترسید
یکی دیگر از نشانههای پایین بودن هوش هیجانی، آن است که شما از نه گفتن واهمه دارید. برای تقویت EQ باید سعی کنید مهارت نه گفتن را تمرین کنید. نه گفتن را از موقعیتهای ساده شروع کنید تا بتوانید در شرایط سختتر نیز در صورت نیاز جواب منفی بدهید.
به دنبال مطالعه و یادگیری باشید
در صورتی که شما نیز به دنبال تقویت هوش هیجانی در خود هستید، مطالعه و یادگیری به شما کمک بسزایی میکند. حوزه مورد علاقه خود را پیدا کرده و سعی کنید در آن زمینه حرفی برای گفتن داشته باشید. فرقی نمیکند شما به آشپزی علاقه مند هستید و یا میخواهید یک مهندس موفق شوید، در هر صورت افزایش اطلاعات و مهارت در آن زمینه به شما در افزایش هوش هیجانی کمک میکند.
از تغییرات نترسید
برای آن که بتوانید هوش هیجانی خود را ارتقا دهید، نباید از تغییرات بترسید! به خودتان این اطمینان را بدهید که میتوانید از پس چالشهای جدید برآیید و در این تغییرات چیزهای جدیدی یاد میگیرید که دریچههای دیگری را به روی شما باز میکند.
دلیل هیجانات خود را کشف کنید
احتمالا برای شما پیش آمده است که یک زمانهایی در طول روز احساس کنید که غمگین هستید و یا احساس انرژی به شما دست دهد. زمانی که کسی از شما علت آن را میپرسد جواب شما این است که نمیدانید! هیچ احساس ناراحتی و شادی در شما بی دلیل نخواهد بود. این دلیل ممکن است یک دلیل ساده مانند دیدن یک عکس در فضای مجازی و یا لبخند یک شخص غریبه در خیابان باشد. در هر صورت هنگامی که دست خوش احساسهای خاصی در زندگی شدید، سعی کنید علت اصلی آنها را نیز کشف کنید.
قبل از هر حرف و یا تصمیم مکث کنید
شما در عصبانیت ممکن است کارهایی را انجام دهید و یا حرفهایی را بزنید که نتیجه تلخ و سنگینی برای شما به دنبال داشته باشد. بسیاری از روانشناسان معتقد هستند که تنها یک مکث چند ثانیهای میتواند به شما کمک کند کمی آرامتر شده و تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
به دیگران کمک کنید
یکی دیگر از راهکارهای تقویت هوش هیجانی آن است که در انجام کارهای مختلف به دیگران کمک کنید. میتوانید در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کنید، میتوانید به افرادی که مشکلات مالی دارند، ماهیانه مبلغی را پرداخت کنید و یا به یک فرد نابینا در عبور از خیابان کمک کنید. با انجام هر کدام از این کارها شما حس بهتری نسبت به خودتان پیدا کرده و هوش هیجانی خود را تقویت میکنید.
جمع بندی
هوش هیجانی یکی از انواع هوش در افراد است که به شما در درک و کنترل احساسات خود و دیگران کمک می کند. این هوش می تواند بر زندگی شخصی و کاری شما تاثیر مستقیم گذاشته و موفقیت شما را تا حد زیادی تضمین کند. این هوش دارای مولفه های مختلفی بوده و به روش هایی می توانید آن را بهبود ببخشید.
میانگین امتیاز 4.3 / 5. تعداد آرا: 437