دسترسی سریع به محتوای این مقاله
- 1 تاکتیکهای مؤثر برای آمورش بازاریابی
- 2 1. استفاده از آموزههای متخصصان و رهبران فکری بازاریابی
- 3 2. شرکت در همایشها و رویدادهای مختلف بازاریابی
- 4 3. توسعه ارتباطات
- 5 4. شرکت در دورههای دستیاری یا کارآموزی بازاریابی
- 6 5. عضویت در انجمنها و کانونهای تخصصی بازاریابی
- 7 6. بهره برداری از فرصتهای آموزش بازاریابی
- 8 بازاریابی چیست؟
- 9 انواع روشهای بازاریابی کدامند؟
- 10 بازاریابی سنتی
- 11 بازاریابی الکترونیک
- 12 بازاریابی اینترنتی
- 13 بازاریابی ویروسی
- 14 بازاریابی زنجیره ای
- 15 بازاریابی هدفمند
- 16 بازاریابی مصرفی یا «B2C Marketing»
- 17 بازاریابی صنعتی یا «B2B marketing»
- 18 بازاریابی چند سطحی یا شبکه ای
- 19 بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
- 20 بازاریابی تلهای یا کمینی
- 21 بازاریابی محتوا
- 22 بازاریابی چابک
- 23 بازاریابی ربایشی یا درونگرا
- 24 بازاریابی تلفنی
- 25 بازاریابی سبز
- 26 بازاریابی با مجوز
- 27 آموزش بازاریابی به زبان ساده
- 28 چهار P بازاریابی چیست؟
- 29 محصول «Product»
- 30 مکان «Place»
- 31 قیمت «Price»
- 32 توسعه «Promotion»
- 33 هدف از بازاریابی چیست؟
- 34 چگونه در بازاریابی موفق باشیم؟
- 35 سخن پایانی
امروزه به لطف گسترش و همه گیر شدن ابزارهای ارتباطی، اهمیت فاصله و مرزهای جغرافیایی در دنیای تجارت کاهش پیدا کرده و رشد امکانات موجود برای بهبود و تقویت بازاریابی سیر صعودی به خود گرفته است. در نتیجهی توسعه زیرساختهای ارتباطی و پستی، بازار کسبوکارهای گوناگون نیز وسعت بسیار بیشتری پیدا کرده و دیگر تنها به یک شهر یا کشور خاص محدود نمیشود. این توسعه و رشد به نوبه خود باعث گسترش رقابت و افزایش دقت نظر و سختگیری مشتریان در انتخاب محصولات و خدمات مورد نظرشان شده است. در این میان، چیزی که میتواند برای پیروزی در این میدان رقابتی و پرتکاپو به کسبوکارهای مختلف کمک کند، بازاریابی است. در واقع، بازاریابی در دنیای امروز یکی از مؤثرترین ابزارها برای بقای کسبوکار محسوب میشود که در صورت استفاده درست و حساب شده میتواند کسبوکار را از فرش به عرش برساند. خوشبختانه، کسبوکارهای مختلف از اهمیت بازاریابی اطلاع پیدا کردهاند و هزینههای قابل توجهی را به این امر اختصاص میدهند. این افزایش بودجه بازاریابی به نوبه خود به افزایش علاقمندان به ورود به این عرصه منجر شده است.
با وجود اینکه افزایش حاضرین در این میدان به معنی افزایش رقابت بوده و این میتواند به افزایش کیفیت بازاریابی منجر شود، اما بسیاری با این تصور که در این زمینه استعداد ذاتی دارند و بازاریابی به دانش یا توانایی خاصی نیاز ندارد به این عرصه قدم میگذارند؛ اما واقعیت این است که چه برای افرادی که به تازگی درصدد ورود به دنیای بازاریابی برآمدهاند و چه برای آنهایی که به دنبال پیشرفت در این حرفه هستند، آموزش بازاریابی و تاکتیکهای مرتبط با آن اهمیت حیاتی دارد. در واقع، بدون دریافت آموزشهای مناسب، تنها باید به درسهایی که از تجربههای عملی میتوان گرفت اکتفا کنید؛ در حالیکه هر کدام از این تجربهها هزینهای را در بردارد و چه بسا پیش از آنکه بتوانید از دانشی که دریافت کردهاید در راستای پیشرفت خود بهره برداری کنید، باعث نابودی و تباهی آرزوها و آمال شما برای موفقیت در این حرفه شود.
با توجه به این مقدمه، برای ورود به دنیای بازاریابی یا پیشرفت بیشتر در این زمینه چه باید کرد؟ در این مطلب به ذکر و شرح چند تاکتیک بسیار مؤثر برای یادگیری بازاریابی خواهیم پرداخت که به کمک آنها میتوانید به یک بازاریاب توانمند تبدیل شوید. همچنین مهمترین و رایجترین روشهای بازاریابی را به شما معرفی میکنیم.
تاکتیکهای مؤثر برای آمورش بازاریابی
1. استفاده از آموزههای متخصصان و رهبران فکری بازاریابی
یکی از نخستین گامهای آسان و در دسترس، اما مؤثر برای یادگیری بازاریابی، مراجعه به دانش و اطلاعات افرادی که در این راه استخوان خُرد کردهاند و استفاده از آموزشهای آنهاست. این افراد که برخی از آنها رهبران فکری جهان بازاریابی محسوب میشوند، تجربه، تخصص و دانش لازم به منظور خلق محتوای کاربردی برای افراد تازه کار و همچنین بازاریابهای حرفهای را دارند.
خوشبختانه بسیاری از آموزشهای مورد اشاره، در قالب مقاله یا فایلهای قابل دانلود به رایگان و بدون نیاز به هیچ هزینهای در اینترنت قابل دسترسی است و از آنجایی که فراهم آورندگان این محتوا معمولاً بر بازاریابی دیجیتال نیز مسلط هستند، دسترسی به آنها را از طریق موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی گوناگون تسهیل کردهاند.
البته پُر واضح است که بازاریابی نیز همگام با تحولات شرایط و امکانات موجود تغییر میکند و لذا اگر به دنبال کسب موفقیت هستید باید همیشه در پی بهروزرسانی اطلاعات و آموختههای خود باشید. خوشبختانه با توجه به حجم انبوه محتوایی که هر روز و همه روزه در قالبهای گوناگون عرضه میشود، حرکت همگام با آخرین تحولات بازاریابی کار دشواری نخواهد بود؛ اما عقب نماندن از قافله بازاریابی، نیازمند برنامه ریزی است. به عنوان مثال میتوانید مشترک مجلات اینترنتی و غیر اینترنتی مرتبط با کسبوکار و بازاریابی شوید، در خبرنامههای ایمیلی تخصصی عضو شوید، پادکستها و برنامههای ویدئویی مربوطه را پیگیری کنید و مرتباً به کتابفروشی های آنلاین و غیر آنلاین سر بزنید. از این طریق با بهروز نگه داشتن دانش خود میتوانید بهتدریج به یک متخصص و صاحب نظر در زمینه بازاریابی تبدیل شوید.
2. شرکت در همایشها و رویدادهای مختلف بازاریابی
اگرچه آموزشهای فراوانی در رابطه با بازاریابی در اینترنت و منابع دیگر در دسترس است، اما سرمایه گذاری بر روی سفر برای حضور در همایشهای تخصصی بازاریابی منافعی را برای شما در بردارد که سایر منابع آموزشی از ارائه آن عاجزند.
در این همایشها یا رویدادهای نِتوُرکینگ یا شبکه سازی، فرصت مغتنمی برای شنیدن نظرات، پیشنهادها و ایدههای متخصصان بازاریابی و کمک گرفتن از آنها پیدا میکنید و در جریان جدیدترین روندها و اتفاقات این حوزه قرار میگیرید. معمولاً در این رویدادها کلاسها و کارگاههای آموزشی بازاریابی نیز برگزار میشود که با شرکت در آنها میتوانید مهارت و دانش خود را افزایش بدهید و دلیل انتخاب این حرفه را بهتر درک کنید.
علاوه بر اینها، شرکت در این همایشهای محلی یا بین المللی نه تنها باعث بهبود و تقویت مهارت بازاریابی شما میشود، بلکه فرصت کم نظیری برای توسعه روابط حرفهای با دیگر افراد علاقمند یا متخصص در این حوزه را نیز فراهم میآورد.
3. توسعه ارتباطات
به عنوان یک بازاریاب، عمده فعالیت شما در ارتباط با مردم انجام میشود و هرچه دامنه ارتباطاتتان گستردهتر باشد، به همان اندازه احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد. اما پیش از تلاش در جهت توسعه رابطه با عموم مردم یا مشتریان هدف خود، میتوانید با پیوستن به گروههای آنلاین یا آفلاین متشکل از همفکران بازاریابتان به تبادل اطلاعات بپردازید و دانش خود را توسعه بدهید.
با عضویت در جوامع محلی و غیر محلی کوچک و بزرگ (اینترنتی و حضوری) بازاریابی میتوانید در صورت لزوم مشکلات خود را با ذهنهای خلاق بیشتری در میان بگذارید، درباره مسائل یا موضوعاتی از بازاریابی که با آنها آشنایی ندارید سؤال بپرسید و به تدریج، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید و علاوه بر یادگیری، استراتژیها و فرآیندهای ابتکاری و جدیدتری را پیدا کرده و بررسی کنید.
4. شرکت در دورههای دستیاری یا کارآموزی بازاریابی
حضور به عنوان یک دستیار یا کارآموز در کنار فرد یا افراد متخصص و توانمند، یک فرصت بی نظیر و ارزشمند برای یادگیری و کسب و تجربه از طریق حضور در محیط واقعی را برای شما فراهم میآورد. البته دستیاری و کارآموزی آسان نیست؛ اما هنگامی که در جمع یک تیم قوی از بازاریابهای کارآزموده قرار میگیرید میتوانید از اشتباهات و موفقیتهایی که در طول سالها فعالیت تجربه کردهاند درس بگیرید و از این دانش به نفع خودتان بهره برداری کنید. به علاوه، این دورهها را میتوانید به سوابق یا رزومه خود نیز اضافه کنید.
علاوه بر اینکه کارآموزی به رشد و تقویت رزومه و تجربه بازاریابی شما خواهد انجامید، میتواند در شناسایی شیوه مطلوب فعالیت در محیط کار نیز به شما کمک کند. به عنوان مثال، شاید متوجه شوید که در هنگام تهیه محتوا کار انفرادی را ترجیح میدهید یا برعکس، برای داشتن عملکرد بهتر به همکاری و همفکری بیشتری نیاز دارید.
البته که میتوانید به جای دریافت آموزش بازاریابی از طریق کارآموزی، مؤلفهها و شرایط مختلف را خودتان تجربه کنید؛ اما به عنوان یک کارآموز میتوانید بدون اینکه آینده کاریتان لطمه ببیند، مستقیماً با موانع موجود در راه بازاریابی و فرآیندهایی که باعث موفقیت تیم همکارتان شده آشنایی پیدا کنید.
5. عضویت در انجمنها و کانونهای تخصصی بازاریابی
کانونها و انجمنهای تخصصی فقط برای مشاغلی مانند وکالت یا پزشکی راه اندازی نمیشوند؛ بلکه معمولاً به صورت محلی، استانی، کشوری یا بین المللی برای عضویت بازاریابهای توانمند و علاقمند نیز در دسترس هستند.
عضویت در انجمنها و کانونهای تخصصی بازاریابی معمولاً نیازمند شرکت در برخی از دورههای آموزشی تخصصی است که به افزایش اطلاعات و مهارت هرچه بیشتر شما کمک میکند. به علاوه، معمولاً پس از پذیرش عضویت نیز به طور مرتب دورهها و کارگاههای دانش افزایی برگزار میشود که برای حفظ عضویت خود باید در آنها شرکت کنید. ضمناً این عضویت یک امتیاز رقابتی در برابر سایر همکاران محسوب میشود که برای ثبت به عنوان سابقه در رزومه نیز مطلوب خواهد بود.
6. بهره برداری از فرصتهای آموزش بازاریابی
کلاسهای دانشگاهی و آموزشگاهی مرتبط با بازاریابی و کسبوکار میتوانند از طریق ارائه آموزشهای منظم و سطح بندی شده به توسعه دانش شما کمک کنند. به علاوه، سابقه حضور در دورههای مذکور و مدرکی که از طریق شرکت در این کلاسهای آکادمیک دریافت میکنید میتواند به وزنه سنگینی برای استخدامتان تبدیل شود. در عین حال، با وجود اینکه نمیتوان ارزش آموزش رسمی را کتمان کرد، اما یادگیری و استفاده از آموزشهای بازاریابی از مسیرهای مختلف باید در طول حضور در این دورهها و پس از اتمام آنها نیز همواره ادامه پیدا کند. به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری برای یادگیری مستمر در طول کار در حرفه بازاریابی به رشد و پیشرفت شما به عنوان یک بازاریاب بهروز و ماهر کمک خواهد کرد.
همانطور که در ابتدا نیز ذکر شد، دنیای بازاریابی همیشه در حال تغییر و تحول و پیشرفت است و لذا دانش شما نیز باید همگام با این تغییر و تحولات، رشد کند. در این راستا علاوه بر بهره برداری از مواردی که در نخستین مورد از این مطلب برای بهروزرسانی اطلاعات ذکر کردیم، باید از هر فرصت آموزشی که در دسترس شماست استفاده کنید. خوشبختانه امروزه به لطف رشد روزافزون اینترنت، این فرصت برای همگان فراهم آمده تا در صورت عدم امکان شرکت حضوری در کنفرانسها یا کلاسهای بازاریابی، از طریق اینترنت و به صورت مجازی از آنچه که ارائه میشود استفاده نمایند. ضمناً با توسعه قابلیتهای سیستمهای برگزاری جلسات مجازی، امکان تعامل و پرسش و پاسخ نیز تا حد زیادی برای کاربران اینترنت فراهم شده است. در عین حال، اگر شرکت حضوری در جلسه با توجه به بُعد مسافت یا عوامل دیگر برای شما دشوار بوده و امکان حضور اینترنتی نیز وجود نداشته باشد، باز هم نباید فرصت را از دست بدهید و لازم است که هر رنجی را برای حضور و بهره برداری از مباحثی که ارائه میشود به جان بخرید. دقت کنید که کمترین دانشی که در هر یک از این جلسات به دست میآورید، رفته رفته به دریایی از اطلاعات سودمند تبدیل خواهد شد که میتواند تأثیر به سزایی در آینده شغلی شما داشته باشد.
همان طور که میدانید بازاریابی فرایند پیچیده ای است که با توجه به نیاز جامعه، کالایی را به فروش میرساند که در جهت رفع این نیاز تولید شده است.
تبلیغات روزمرهای که در رادیو، تلویزیون و اینترنت می بینیم همگی نمونههایی از تلاشهای شرکتهای بزرگ و کوچک هستند، که برای بازاریابی انجام داده اند. این تبلیغات تنها بخش جزیی از علم بازاریابی هستند، در نیم قرن اخیر بازاریابی متحول شده و حالا به یک علم پویا بدل شده که روز به روز روشهای جدیدی را ارائه می دهد. در ادامه این نوشته برخی از این روشها را معرفی میکنیم و در نهایت خواهیم گفت که چطور برای کسب و کار و خدمات تان، بازاریابی کنید.
بازاریابی چیست؟
برای بازاریابی «Marketing» تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر یک در زمان خودش دقیق و جامع بوده اند، تا پیش از ظهور اینترنت بازاریابی تعریف ساده تری داشت، اما با ظهور اینترنت و فناوریهای نوین تعاریف تازه تری برای بازاریابی ارائه شد. حتی با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی برای بار دیگر بازاریابی دستخوش تغییراتی شد.
در حالت کلی اگر بخواهیم به سادهترین شکل بازاریابی را تعریف کنیم، اینگونه میتوان توضیح داد که: بازاریابی علمی است که نیاز جامعه را تشخیص میدهد و خدمات یا کالای مورد نیاز جامعه را تولید و از طریق کانالهای مختلف، آن را به مصرف کننده، معرفی و به سادهترین شکل آن را به فروش میرساند.
فیلیپ کاتلر پدر علم بازاریابی نوین، بازاریابی را اینگونه تغریف میکند: بازاریابی فرایندی مدیریتی و اجتماعی است، که توسط آن افراد و نهادها از طریق تولید و مبادله، به رفع نیاز و (خواستههای) خود میپردازند.
بازاریابی تمامی فعالیتهای یک شرکت را همگرا میسازد، تا به هدف نهایی که فروش بیشتر است برسد.
تمام مراحل بازاریابی را می توان اینگونه بیان کرد که؛
ــ تیم بازاریابی ابتدا به ارزیابی جامعه و بررسی نیازها میپردازد، تا ارزشی را خلق یا کشف کند
ــ سپس یکی از این نیازها را هدف قرار میدهد
ــ میزان و اهمیت نیاز را بررسی میکند و بازار مناسبی برایش تعریف میکند
ــ در صورتی که این بازار سودآور باشد، محصول یا خدماتی در جهت رفع نیاز مورد بحث تولید میکند
ــ با استفاده از ابزار و متدهای بازاریابی ارزش محصول را برای مشتری مشخص میکند
ــ در نهایت از طریق کانالهای مختلف آن را به فروش میرساند.
اگرچه بسیار ساده توضیح دادیم، اما بازاریابی به همین سادگیها هم نیست و هر یک از این مراحل خود شامل بخشهای کوچکتری هستند، تا فرآیند بازاریابی بی نقص انجام شود.
این را هم به خاطر داشته باشید که بازاریابی علمی پویاست و همزمان با فناوری و پیشرفت جامعه تغییر میکند، تا همه جنبههای زندگی روزمره افراد را تحت پوشش قرار دهد. برای مثال امروزه بی توجهی به وب سایت و شبکههای اجتماعی به راحتی فرایند بازاریابی یک شرکت را با شکست مواجه میکند.
انواع روشهای بازاریابی کدامند؟
کارشناسان بازاریابی در گذر زمان روشهای مختلفی را ارائه داده اند، این روشها هر یک بر معیارهایی تمرکز دارند، اما هدف همه آنها یکی است فروش بیشتر!
از آنجایی که از یک روش نمیتوان برای همه کسب و کارها و شرکتها استفاده کرد، انواع و اقسام روشهای بازاریابی طراحی و خلق شده اند. در واقع اهداف مختلف باعث شده اند انواع متد بازاریابی به وجود آیند. شما نیز با بررسی نیاز و هدف شرکت خود میتوانید بهترین روش بازاریابی را پیش بگیرید تا به موفقیت برسید.
برای روشهای بازاریابی نمیتوان محدودیتی قائل شد، چرا که علمی رو به تکامل است. در این نوشته سعی میکنیم محبوبترین روشهای بازاریابی را به اختصار توضیح دهیم.
بازاریابی سنتی
روش بازاریابی سنتی تمام هدفش را صرف فروش میکند و فروش را پایان مسیر میداند، به طور مشخص بازاریابی سنتی مربوط به زمانی است که هنوز اینترنت وجود نداشت و بیشتر بر روی تبلیغات تلویزیونی، مجلات، فروش مستقیم، رادیو، پست، تبلیغات چاپی و بنری تمرکز دارد.
با اینکه سالها از بازاریابی آفلاین یا سنتی میگذرد. اما هنوز هم این روش کاربرد خود را دارد و بسیار مشاهده شده که حتی شرکتهای بزرگ از این روش استفاده میکنند، اما چرا؟
از این جهت که گاهی عمده مشتریهای یک کالا را افرادی تشکیل میدهند، که اهل اینترنت و شبکههای اجتماعی نیستند، مثلا سالمندان! به این ترتیب نیاز است تا از طریق روشهای سنتی با این افراد ارتباط برقرار شود.
اما در مقابل مزیتهایی که بازاریابی سنتی دارد، معایبی نیز وجود دارند. از جمله این موارد میتوان به پر هزینه بودن این نوع بازاریابی اشاره کرد. مورد دیگر این است که نمیتوان اثر بخشی این شیوه را به درستی اندازه گیری کرد.
بازاریابی الکترونیک
بازاریابی الکترونیک همان اهداف بازاریابی سنتی را دنبال میکند، اما با ابزار جدید و سریعتر! در این روش ارسال نامههای الکترونیکی یا همان ایمیل، سریعترین راه برای ارتباط با مشتری است. مجلهها و خبرنامههای الکترونیک و … همگی ابزاری هستند که میتوان در این روش به کار گرفت. در بازاریابی الکترونیک میتوان مشتریها را شناسایی کرد، با آنها ارتباط متقابل برقرار کرد، محصولات را به فروش رسانید و در نهایت میزان رضایت مشتری را سنجید و آنها را برای خرید بعدی آماده کرد!
این شیوه بازاریابی با اینکه نوظهور نیست، اما هنوز به همان قوت سابق کارایی خود را دارد. توجه داشته باشید که بازاریابی الکترونیک با بازاریابی اینترنتی کمی متفاوت است.
بازاریابی اینترنتی
بازاریابی اینترنتی یا آنلاین را میتوان نمونه تکامل یافته تر از بازاریابی الکترونیک و ادامه بازاریابی سنتی دانست، چرا که در این شیوه تمامی آنچه در وب وجود دارد در اختیار شماست تا با مشتریها ارتباط بگیرید و محصولتان را به فروش برسانید و آنها را پیگیری و رصد کنید. از یک تبلیغ یا معرفی محصول در سایت گرفته تا ارسال ایمیل یا شبکههای اجتماعی، همگی در این حوزه قرار میگیرند. با اینکه برای هر یک از اینها نامی جداگانه و متدهای خاصی در نظر گرفته شده است، اما هر کاری را که بتوان در بستر وب و از طریق اینترنت انجام داد در این دسته جای میگیرد.
بازاریابی اینترنتی مرزهای جغرافیایی را برداشته و محدودیت زمانی و مکانی ندارد. هر جایی که کاربری آنلاین باشد، میتوان آنرا یک مشتری فرض کرد! مهمترین مزیت این روش کم هزینه بودن و سریع و قابل رهگیری بودن ارتباط با مشتریهاست.
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی یا Viral Marketing روشی هوشمندانه است، تا مشتریها را تشویق به انتقال پیام بازاریابی یک شرکت یا سازمان کند. اگر کاری کنید که مشتریها از تبلیغات شما خوششان بیاید، پس از مدت کوتاهی خواهید دید که مثل یک ویروس سرتاسر جامعه را فرا میگیرد. کاربران دوست دارند، تا کلیپهای خارق العاده یا پیشنهادات ویژه را برای هم ارسال کنند. به این ترتیب بازاریابی ویروسی استراتژی خود را روی این اصل بنا کرده است.
برای اینکه بازاریابی ویروسی خود را به درستی انجام دهید، لازم است تا اول انگیزه لازم برای مشتری فراهم کنید، تا پیام بازاریابی شما را به سرعت به دیگران منتقل کند. یک شایعه را در نظر بگیرید با چه سرعتی منتشر میشود!
این روش بازاریابی را میتوان نمونه تکامل یافتهتر تبلیغات دهان به دهان دانست، البته این بار ابزار قدرتمند اینترنت به کار گرفته شده تا ویروس با سرعت بیشتری ارسال شود. کافیست محتوایی هوشمندانه و جذاب تهیه کنید تا کاربران مثل ویروس آن را به هم انتقال دهند. این بار که در مورد یک محصول نوظهور شایعاتی شنیدید، بد نیست بدانید که در حال انتقال پیام بازاریابی ویروسی هستید.
بازاریابی زنجیره ای
ایجاد یک شبکه زنجیره ای برای دستیابی مشتریها به خدمات شما، کاری است که بازاریابی زنجیره ای انجام میدهد. این شیوه در بستر وب به کار گرفته میشود و با ایجاد لینکهای بسیاری در جای جای وب، مسیرهای بسیاری را برای رسیدن مشتری به خدمات و محصولات شما را باز میکند.
لینک سازی در سراسر وب این امکان را میدهد که هر کسی که به خدمات شما نیاز دارد، با کلیک کردن روی لینک به سایت شما انتقال یابد. از طرفی روش زنجیره ای این مزیت را دارد که شما در ازای هر کاربر که به شما مراجعه کرده مبلغی پرداخت میکنید و به هیچ وجه هزینه اضافی نکرده اید!
روش پیشرفته تر بازاریابی زنجیره ای به این شکل است، که گروهی از بازاریابان به صورت اشتراکی محصولات خود را در یک سایت قرار میدهند و سپس هر یک اقدام به بازاریابی برای محصول خود میکند. زمانی که لینک وب سایت در وب پخش میشود، پس از اینکه کاربر روی آن کلیک کرد و وارد سایت شد، حتی اگر محصول مورد نظر را هم نخرد، امکان دارد از سایر محصولات سایت خوشش بیاید و آن را بخرد. این شیوه سود بخش است چون در مقیاس بالاتر لینک سایت پخش میشود و در نهایت تشکیل یک زنجیره را میدهد. به این شیوه بازاریابی اشتراکی هم میگویند.
بازاریابی هدفمند
بازاریابی هدفمند تاکید دارد که وقت و سرمایه تان را هدر ندهید، به این معنا که ابتدا جامعه مشتریهای هدف شناسایی و ارزیابی میشوند، سپس عمل بازاریابی انجام خواهد شد.
در بازاریابی هدفمند، قشر خاصی از مشتریان شناسایی میشوند، میزان تمایل آنها به خرید و نیازشان به محصول بررسی میشود. سپس با ابزار موجود، محصولات یا خدمات بهینه شده برای آنها معرفی خواهد شد.
نخستین گامی که در این روش بازاریابی باید بردارید شناسایی کردن جامعه هدف است.
از مهمترین مزایای بازاریابی هدفمند میتوانی به این موارد اشاره کرد: حضور در بین مخاطبان هدف احتمالی، قابل اندازه گیری بودن، سراسری بودن، سهولت در دسترسی، نداشتن محدودیت زمان و مکانی.
بازاریابی مصرفی یا «B2C Marketing»
بازاریابی مصرفی یا B2C Marketing بر روی ارتباط مستقیم بین مصرف کننده و تولید کننده تمرکز دارد، همان از تولید به مصرف خودمان. اما چطور؟ با ظهور فناوریهای نوین دیگر خریدها از شکل سنتی خود درآمده اند و به صورت آنلاین انجام میشوند. چه کسی میتواند جلوی شما را بگیرد تا از کمپانی سامسونگ یک گوشی پرچمدار را پیش خرید نکنید؟
در بازاریابی مصرفی چون با خود مصرف کننده طرف هستید باید سعی کنید روی جنبه احساسی و تجربه مشتری بیشتر کار کنید. اینکه فرایند خرید را ساده تر کنید یا هدایای ویژه ای زمان خرید برای مشتریها در نظر بگیرید، همگی بخشی از فرایند خلق احساس خوب در مشتری را شکل میدهند.
بازاریابی مصرفی بر ایجاد ارتباط بین فروشنده و مصرف کننده نهایی جهت فروش بیشتر تاکید دارد و تمام استراتژیهایی که موجب میشود یک مشتری به راحتی خرید کند یا اینکه احساس خرید موفقی را داشته باشد، باید به کار گرفته شوند. در این روش معمولا تصمیم اول و آخر برای خرید را مشتری نهایی میگیرد.
بازاریابی صنعتی یا «B2B marketing»
اما در مقابل بازاریابی مصرفی، بازاریابی صنعتی یا B2B marketing قرار گرفته که باز هم با احساس مشتری نهایی سروکار دارد اما با کمی تفاوت. در این روش مصرف کننده نهایی و تولید کننده مستقیما در ارتباط نیستند، اما چندان بی ارتباط هم نیستند. یعنی در این بین یک یا چند واسطه قرار میگیرد.
در بازاریابی صنعتی علاوه بر این که باید مصرف کننده نهایی را قانع به خرید کنید، باید واسطهها را هم مجاب به این کار کنید. بله فرایند بازاریابی کمی پیچیده تر شد. یک کارخانه تولید مواد غذایی را در نظر بگیرید، کسی نمیرود مستقیم برای خریدهای روزانه اش از خود شرکت خرید کند، این کار را واسطهها انجام میدهند. اما چطور؟
ابتدا شرکت مورد نظر باید آنقدر تبلیغ کنید و خوش بدرخشد که مصرف کننده نهایی محصولاتش را به سبد غذایی خود راه دهد، سپس با ارائه آمار و ارقام فروش محصولات، کلی فروشیها را قانع کند که محصولاتش مورد استقبال مصرف کننده نهایی قرار گرفته تا بتواند به صورت کلی آنها را بفروشد و در نهایت به بقالی سر کوچه من و شما راه یابند.
بازاریابی چند سطحی یا شبکه ای
این نوع بازاریابی حتی مشتریها را نیز درگیر فروش میکند و با پیشنهاد درصدی از فروش محصول، شبکه ای از فروشنده و خریدار وابسته به هم را شکل میدهد. البته این نوع بازاریابی در ایران چندان خوشنام نیست، چون در این بین روشی غیر اصولی تر با نام بازاریابی هرمی شکل گرفت که امروزه همه حتی از نامش هم وحشت دارند.
در این شیوه از بازاریابی یک هرم از فروشنده و مشتری ایجاد میشود که در راس هرم تولید کننده اصلی خدمات یا محصول قرار گرفته و به ترتیب هر چه به سمت پایین هرم بیاییم، شبکه گسترده تر و ارتباطات بیشتر میشود. هر چه به راس هرم نزدیکتر باشید سود بیشتری عایدتان میشود.
اما بازاریابی چند سطحی با شرکتهای هرمی تفاوتی اساسی دارد. آنهم اینکه درست است در هر دو مورد افرادی درگیر بازاریابی و فروش میشوند. اما در روش چند سطحی این کار تا زمانی ادامه پیدا میکند، که فروش محصولات هنوز هم سودمند باشد. اما در روش هرمی محدودیتی وجود ندارد و در نهایت به مرحله ای میرسد که دیگر فروش محصولات سودی ندارد و حتی تعداد فروشنده از مشتری هم بیشتر میشود. این پایان راه است و متلاشی شدن شرکت هرمی اتفاق بعدی خواهد بود.
نمونههای بسیاری وجود دارند که بازاریابی چند سطحی آن را به موفقیت رسانده و این موضوع میتواند وجه تمایزی بین روش هرمی و شبکه ای باشد.
بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
در بازاریابی هم میتوانید مثل یک چریک و پارتیزان عمل کنید، یعنی از حداقل منابع بیشترین استفاده را ببرید. این روش برای کسب و کارها و استارت آپهای کوچک که توان رقابت با شرکتهای بزرگ را ندارند کاربردی است. بازاریابی چریکی «Guerrilla Marketing» اینگونه عمل میکند که با بهره گیری از کمترین بودجه، به کار گیری خلاقیت و روشی غیر معمول، اقدام به تبلیغاتی هوشمندانه اما محدود میکند. یعنی با یک استراتژی ارزان و غیر معمول سود کلانی کسب میشود. برای اجرای این شیوه بازاریابی نیاز به منابع مالی زیادی ندارید. از هر چیزی هم میتوانید استفاده کنید، از طراحی نقاشیهای سه بعدی در کف خیابان گرفته تا فرستادن بادکنک به آسمان شهرتان! برای دستیابی به موفقیت در این روش میبایست به اندازه کافی خلاقیت به خرج دهید که توجه همه را به خود جلب کنید. چون فرصت و بودجه محدودی دارید! در بازاریابی چریکی نظم و قانون خاصی وجود ندارد. اما نیاز است تا مرزهای خلاقیت را بشکنید تا به ورای موفقیت برسید.
بازاریابی تلهای یا کمینی
برای این روش بازاریابی که به انگلیسی «ambush marketing» است اسامی مختلفی در فارسی به کار میرود یکی آنرا تله ای مینامد و دیگری گاز انبری یا کمینی و غافلگیرانه … هر چه باشد همگی بر یک اصل تاکید دارند که یک برند بدون اینکه حق اسپانسری بپردازد در مکانی خاص حضور مییابد و توجهات را به خود جلب میکند.
این شیوه بازاریابی بر پایه روشهای متفاوتی استوار شده که هر یک به نحوی سعی دارند مشتری را در تله بیندازند. روشهایی که در بازاریابی کمینی به کار میروند چندان جوانمردانه نیستند و به نوعی سعی دارند از کوچکترین فرصتها بیشترین استفاده را ببرند.
بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا «Content Marketing» بر پایه محتوای با کیفیت طراحی شده است و امروزه شاهد آن در بستر وب هستیم. اگرچه این تکنیک از قبل وجود داشته اما آنگونه که مشخص است، امروزه بیش از هر زمان دیگری محتوا ارزش یافته است. در این روش بازاریابان با تولید محتوای با ارزش و ارائه اطلاعات جالب در مورد محصول خاصی اقدام به معرفی آن میکنند. مهم نیست در چه رسانه یا شبکه ای منتشر شود، مهم تاثیر گذاری آن است که منجر به فروش بیشتر محصولات میشود.
بازاریابی چابک
بازاریابی چابک یا چابک سازی بازاریابی به این معناست که فرآیندهای بازاریابی را سریعتر کنید، اما چطور این کار امکان پذیر است؟ بازاریابی چابک با متد خاصی که دارد، پروژههای بزرگ را به بخشهای کوچکتری تقسیم میکند و هر بخش را به افراد متخصص میسپارد تا به صورت همزمان تمام بخشها پیشروی کنند.
امکان آزمایش و خطا و اتخاذ تصمیم بهتر در این روش وجود دارد و تا حد زیادی در وقت و هزینهها صرفه جویی میشود. در این شیوه از بازاریابی باید همیشه از وضعیت بازار و فروش آگاهی داشته باشید، تا بتوانید خود را با تغییرات وفق دهید. این استراتژی میتواند بسیار موثر باشد.
بازاریابی ربایشی یا درونگرا
بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) بر این اصل استوار است که شما باید کاری کنید که مشتری به سمت شما جذب شود، نه آنکه آن را با هزاران ترفند به سمت خود بکشانید. میتوان یک سایت را مثال زد که اگر محتوایش آنقدر مفید و جامع و با کیفیت باشند که تمام سوالات کاربران را بدهند، چه بخواهید و چه نه، کاربر به سمت سایت جذب میشود و در نهایت محصول یا خدمات مورد نیازش را تهیه میکند. در بازاریابی ربایشی لازم نیست هزینههای بسیاری را صرف تبلیغات کنید. کافیست تا پولتان را صرف بالا بردن کیفیت محتوای سایت خود کنید. به این ترتیب در زمان نیاز مشتری خودش به سراغتان خواهد آمد! در روش درونگرا شما آنقدر به مشتری و خواستههایش اهمیت میدهید که احساس میکند تمام نیازهایش با خدمات شما رفع خواهند شد. از این رو مشتری از مراجعه به شما احساس خوبی خواهد داشت.
شما کافیست کارتان را انجام دهید، نگران این نباشید که مشتری چطور میخواهد شما را پیدا کند، گوگل این کار را برایتان انجام خواهد داد. آنهایی که دنبال کیفیت هستند و هزاران سوال دارند، یاد میگیرند چطور به پاسخ سوالاتشان برسند و بهترین خدمات را دریافت کنند.
البته در مقابل بازاریابی درون گرا نوع برون گرای «Outbound Marketing» آن است، که شما دنبال مشتری میروید به جای آنکه خودش سراغ شما بیاید. همین ایمیلهای تبلیغاتی که برایتان ارسال میشوند از نوع برون گرا هستند.
بازاریابی تلفنی
خرید و فروش تلفنی «Telemarketing» سالهاست که برای همه شناخته شده است و از روشهای مستقیم بازاریابی به شمار میرود. در این فرآیند بازاریاب به شمارههایی که احتمال میرود مشتری باشند، تماس میگیرد و پس از ارائه توضیحاتی در مورد محصولش به مشتری پیشنهاد خرید میدهد. این کار اگر به درستی انجام شود بازدهی خوبی دارد.
اما چند مشکل وجود دارد، کمتر کسی وقت دارد جواب تلفنهای ناشناس را بدهد و وقتی را صرف گوش دادن به صحبتهایی کند که برایش تازگی ندارند. مورد دیگر اینکه آنقدر این موضوع در کشور ما بد جا افتاده که هر کسی محصولی را تلفنی پیشنهاد دهد، مخاطب احساس میکند، فرد بازاریاب در حال کلاهبرداری است و سریع واکنش منفی نشان میدهد.
همه دوست دارند پول محصولات را پس از تست کردن پرداخت کنند که این خودش مشکل جدی تری است.
بازاریابی سبز
بالاخره به موردی رسیدیم که به ما گوشزد میکند که به هر قیمتی دنبال سود کردن خود نباشیم! درست است که بازاریابی انواع روشها را به کار میبرد تا سودآوری را بیشتر کند، اما همچنان به محیط زیست هم اهمیت میدهد.
بازاریابی سبز بر این اصل تاکید دارد، محصولاتی را تولید و عرضه کنید که کمترین میزان انرژی صرف تولید آنها شود، کمتر به محیط زیست صدمه بزند و مهمتر از همه پسماندهایش بازیابی شوند. اگر این اصول را در بازاریابی خود رعایت کردید بدانید کارتان سبز بوده است.
امروزه تعداد طرفداران محیط زیست کم نیستند و رفته رفته بر تعدادشان هم اضافه میشود. کافیست خدمات خود را با محیط زیست سازگار کنید آنوقت خواهید دید که چطور مشتریها کالای شما را به هم پیشنهاد خواهند داد.
بازاریابی با مجوز
اگر تاکنون برای بازاریابی اجازهای از مخاطب هدف نمیگرفتید، از این پس این کار را بکنید، چون کسی دوست ندارد تبلیغات ناخواسته دریافت کند. اگر محتوای جالب و ارزشمندی داشته باشید که به مخاطب ارائه بدهید، آنها اجازه خواهند داد تا کارتان را انجام دهید. اما در مقابل، تبلیغات اجباری تلویزون که بین یک سریال پخش میشوند را توجه کنید، همه یا کانال را عوض میکنند یا اینکه صدای تلویزیون را قطع میکنند.
تفاوت این دو نوع بازاریابی این است که در روش اجازهای « Permission Marketing» خاطره خوشی را در ذهن مشتری ایجاد میکنید و در روش اجباری مشتری را به واکنش منفی وادار میکنید. اینترنت بستر خوبی برای تبلیغات اجازهای است، از فرصتها استفاده کنید.
همانطور که در ابتدای مطلب نیز گفتیم، صدها روش بازاریابی وجود دارد که هر یک خوبی و بدی خودش را دارد، متناسب با نیاز خودتان باید یکی از آنها را انتخاب کنید.
آموزش بازاریابی به زبان ساده
با اینکه بازاریابی بسیار گستردهتر از آن است که بتوان آن را در یک نوشته آموزش داد، اما سعی میکنیم مفاهیم کلی را بیان کنیم. هدف از بازاریابی فروش یک محصول یا خدمات است و نخستین سوالی که باید از خود بپرسید، این است که چرا یک مشتری باید در بین این همه کالای مشابه، کالای ما را انتخاب کند و از ما خرید کند؟
در صورتی که نتوانید پاسخی قانع کننده برای این سوال بیاورید، در بازاریابی موفق نخواهید شد.
باید یک وجه تمایز بین شما و رقبا باشد که مشتری قانع شود محصول شما را انتخاب کند. اگر توانستید توضیح خوبی برای خرید محصولتان بیاورید، در واقع روش بازاریابی خود را یافته اید، این همان پیام برند و محصول شما برای مشتری است. مثلا همه گوشیهای اپل را به کیفیت و امنیت بالایشان میشناسند و با اینکه قیمتهای نجومی دارند، اما باز هم همچنان پر طرفدار هستند. این به دلیل ایجاد وجه تمایز و معرفی آن به مشتری است.
زمانی که مشتری حس کند کالای شما با رقیبتان یک فرق اساسی دارد، حتی اگر قیمت بالاتر هم داشته باشد، باز هم انتخابش کالای شما خواهد بود. تمایز یک برگ برنده است، اما همه بازاریابی نیست!
بازاریابی تمام فرایند خلق ایده، تولید محصول تا فروش و پشتیبانی آن را شامل میشود. برای اینکه بازاریابی اصولی انجام شود، لازم است پیش از تولید محصول بازاریابی شروع شود نه پس از آن!
آنچه که در ایران شاهد آن هستیم افراد از روی احساس اقدام به تولید محصولی می کنند، گاها دیده شده که فردی فقط سرمایه دارد و بدون هیچ تحقیق و دانشی از بازار هدف اقدام به خرید یا اجاره یک شرکت میکند و کالا و خدماتی را تولید میکند و پس از آنکه محصولش تولید شد، تازه فکر این میافتد که باید بازاریابی هم کند تا محصولاتش به فروش برسند. در این مرحله با تبلیغات در رسانهها و سطح شهر، اقدام به معرفی محصولش میکند که در نهایت هم موفقیت چشمگیری شامل حالش نمیشود.
این افراد تمام فرایند بازاریابی را در تبلیغات و فروش خلاصه کردهاند. به نظر شما آیا چنین استراتژی در این دوره زمانه پاسخگو است؟
چهار P بازاریابی چیست؟
آمیخته بازاریابی یک راهکار هوشمندانه است که مدلهای مختلفی از بازاریابی را معرفی میکند. روش چهار P بازاریابی به چهار عنصر مهم در تولید و فروش یک محصول اشاره دارد و طوری این عناصر را با هم دخیل میکند که امکان شکست را به حداقل میرساند. روش چهار P را میتوان برای هر کسبوکاری پیاده کرد و نتیجه حیرتانگیزی گرفت.
در ادامه این چهار عنصر مهم در بازاریابی یک محصول را توضیح میدهیم.
محصول «Product»
باید بدانید مشتری از محصول شما چه انتظاری دارد، محصولی که قرار است تولید کنید کدام نیاز مشتری را برآورده میکند؟ آیا مشتری به چنین محصولی نیاز دارد یا خیر، باید پیش از اینکه اقدام به تولید محصول کنید، به چنین سوالاتی پاسخ واضح بدهید. این سوال و جوابها به شما یک دید کلی از محصولی که قرار است تولید کنید میدهد. در این صورت با علم به اینکه جامعه به چه چیزی نیاز دارد محصولی تولید میکنید که در مدت زمان کوتاهی به محبوبیت میرسد. حتما شما هم آن داستان معروف را شنیدهاید که روزگاری همه در آمریکای جنوبی به دنبال طلا بودند، هیچکس از این راه پولدار نشد، اما یک نفر از فروش بیل و کلنگ توانست حسابی پولدار شود!
مکان «Place»
منظور از مکان همان بازار هدف است، باید بدانید که مشتریها در چه مکانهایی دنبال خدمات شما خواهند گشت. آیا کالای شما قرار است در اینترنت به فروش برسد یا مغازههای سطح شهر؟
شناسایی بازار هدف گام مهمی در بازاریابی است. فرض کنید شما شیره خرما تولید کردهاید، آیا آن را در شهرهای جنوبی میفروشید که خودشان خرمای فراوان دارند یا اینکه در استانهای شمالی کشور؟
باید پیش از تولید محصول، مکان فروش و نگهداری آن و حتی تعداد نیرویی که قرار است آن را به فروش برسانند مشخص شود.
قیمت «Price»
قیمت گذاری محصول، خودش دنیایی مکافات دارد، از طرفی باید همه هزینههای تولید و عرضه و فروش لحاظ شوند و از سوی دیگر باید قیمتی رقابتی داشته باشد. باید بدانید دقیقا این محصول شما در نزد مشتری چه ارزشی دارد، تا قیمتی منصفانه برایش در نظر بگیرید. این طور نیست که هر جور دلتان خواست محصول را قیمتگذاری کنید و در نهایت ببیند که رقیبان همه بازار شما را در اختیار گرفتهاند. پس قیمتگذاری باید متناسب با ارزش محصول انجام شود.
توسعه «Promotion»
در آخرین p نوبت به توسعه و ترویج میرسد که همان شیوههای مختلف تبلیغاتی را شامل میشود. برای آنکه مشتریها با ارزش محصول شما آشنا شوند و قانع شوند آن را بخرند نیاز به ترویج آن دارید. هر روشی که مناسب بازاریابی شماست آن را انتخاب کنید.
بعدها به این چهار p عناصر دیگری نیز افزوده شد و این روش هنوز هم در حال گسترش است. در مقاله آمیخته بازاریابی میتوانید شرح کاملی از متد بازاریابی را بخوانید.
هدف از بازاریابی چیست؟
هدف نهایی همه روشهای بازاریابی فروش بیشتر است اما چطور؟ برای آنکه به این هدف برسید باید اهداف دیگری را دنبال کنید، ما به آنها اهداف بازاریابی میگوییم. این اهداف عبارتند از:
جلب توجه بازار هدف: این کار امکان پذیر نیست، مگر آنکه محصول شما مزیتی ویژه داشته باشد، مثلا نوآورانه باشد، قیمتی استثنایی داشته باشد و …
آسان کردن فرایند خرید: هیچ کسی دوست ندارد که برای خرید یک محصول دردسر زیادی بکشد یا وقتی را تلف کند. امروزه خریدها بیشتر اینترنتی شدهاند و مشتریها حوصله اینکه شماره ملی خود و خانواده خود را وارد کنند را ندارند. تا جای امکان فرایند خرید را ساده کنید و از حاشیهسازی بپرهیزید.
جذب مشتری با کمترین هزینه: فرایند جذب مشتری چندان ساده نیست و مراحل خاص خود را دارد. در مقاله قیف فروش این فرایند به صورت مفصل توضیح داده شده اما در اینجا هم مروری خلاصهوار بر آن داریم.
قیف فروش به فرایند شناسایی مشتری، علاقمند کردن آن به محصول، دادن آگاهی، شناسایی مشتری بالقوه، دادن پیشنهاد ویژه و فروش محصول گفته میشود. اینکه یک مشتری را از بین هزاران نفر پیدا کنید و او را مجاب به خرید کنید، خودش هنر بزرگی است که کار هر کسی نیست!
چگونه در بازاریابی موفق باشیم؟
اگر میخواهید برای محصولاتتان بازاریابی کنید، سعی کنید یک مشاور خوب باشید تا یک فروشنده حرفهای! مشتری وقتی احساس کند که واقعا دارید تلاش میکنید تا محصولی به او پیشنهاد دهید که به معنای واقعی نیازش را برآورده سازد، بی شک به شما اعتماد خواهد کرد و از شما خرید خواهد کرد.
این موضوع در صورتی عملی میشود که سعی کنید نیاز مشتری را بفهمید و محصولی مناسب با نیازش پیشنهاد دهید. در غیر این صورت مشتری احساس خواهد کرد شما کالایی بیمصرف به او فروختهاید و تنها در پی سود خود بودهاید. بیشک برای بار دوم از شما خرید نخواهد کرد.
سخن پایانی
دنیای بازاریابی، دنیای فرصتهاست و موفقیت در آن مستلزم بهره برداری از فرصتهاست؛ اما به منظور فرصت سازی و بهره برداری از فرصتهایی که در پیش روی شما قرار میگیرد به دانش و تجربه نیاز خواهید داشت. البته آشکار است که نمیتوان همیشه بر تجربه تکیه کرد؛ چرا که برخی از تجربهها میتوانند به قیمت نابودی کسبوکار و تباه شدن آینده شغلی شما تمام شوند. در نتیجه، باید به دنبال دریافت آموزشهای بازاریابی مبتنی بر دانش و تجربهای باشید که به روشهای مختلف در دسترس علاقمندان قرار دارد.
ما در این مطلب به مهمترین منابع یادگیری و آموزش بازاریابی و همچنین روشهای رایج آن اشاره کردیم تا با بذل توجه ویژه به آنها بتوانید گامهای مؤثری را در راستای ورود به این حوزه یا تقویت مهارتها و افزایش دانش خود بردارید؛ اما برای کسب موفقیت در بازاریابی لازم است که نکات زیر را نیز مد نظر قرار بدهید:
• برای تأخیر یا عدم دریافت آموزش و یادگیری بازاریابی بهانه تراشی نکنید و به خاطر داشته باشید که یادگیری یک ضرورت است که بر هر چیزی تقدم دارد؛
• روی یک شاخه تخصصی از بازاریابی تمرکز کنید: توجه داشته باشید که بازاریابی انواع متعددی دارد که معمولاً تخصص در همه آنها امکانپذیر نیست؛ بنابراین بهتر است که علاوه بر کسب دانش عمومی، یک زمینه خاص از بازاریابی را انتخاب و به طور تخصصی روی آن تمرکز کنید؛
• خودتان را بشناسید: انتخاب بازاریابی به عنوان شغل بدون خودشناسی نمیتواند تصمیم درستی باشد؛ بنابراین ابتدا خود و تواناییهایتان را بشناسید تا علاوه بر اینکه از تناسب پیشنیازهای آن با شخصیت خود اطمینان پیدا کرده یا زمینهای را انتخاب میکنید که تناسب بیشتری با شخصیتتان دارد، تا حدی با مخاطب خود نیز آشنایی پیدا کنید؛ چرا که مخاطب نیز اساساً کسی شبیه به خودتان است؛
• دلایل موفقیت و شکست کسبوکارهای مختلف را از منظر بازاریابی به زیر ذره بین ببرید و از آنها درس بگیرید؛
• پیش از آنکه دست به کار شوید تا میتوانید بر دریافت آموزش بازاریابی و یادگیری بیشتر تمرکز کنید.
و سرانجام پس از آنکه نکات گفته شده را چراغ راه خود قرار دادید و احساس کردید که با زیر و بم بازاریابی آشنا شدهاید، میتوانید مستقلاً دست به کار شوید و کار خود را به عنوان یک بازاریاب مطلع و آگاه آغاز کنید. از این طریق، پس از مدتی خودتان به عنوان یک بازاریاب متخصص و موفق به مرجعی برای آموزش بازاریابی تبدیل خواهید شد.
میانگین امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا: 424
2 دیدگاه برای “آموزش بازاریابی به زبان ساده و معرفی روشهای رایج آن”
سلام،مطلب مفیدی بود
سپاس
از اینکه براتون مفید و کاربردی بوده بسیار خوشحالیم
موفق باشید