مهمترین چالشهای راهاندازی یک مارکت پلیس چیست؟
بهترین مارکت پلیس که الآن وجود دارد، دیجیکالا است. با بررسی و دنبال کردن دیجیکالا، میتوانید بفهمید که چالشهای آن چیست؟
با توجه به رویدادهای اخیری که انجامشده است، قصد دارم یک ویدئو برای تحلیل عمیق این موضوع ضبط و روی سایت قرار دهم.
توضیحات و عکس را باید ما قرار دهیم یا تأمینکننده؟
اگر تأمینکننده یک کالایی را داد و موجودی آن را صفر نکرد، بعد اگر کسی آن کالا را سفارش دهد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا باید پول آن را پس دهیم.
این مسائل را چگونه باید حل کنیم؟
ما باید ابتدا تأمینکننده را پیدا کنیم یا خریدار را؟
مارکت پلیس کالا، ابتدا باید بهصورت یک ایکامرس راهاندازی شود.
همیشه به دوستانی که میخواهند مارکت پلیس راهاندازی کنند پیشنهاد من این است که:
اگر میخواهید یک مارکت پلیس بزنید، برنامه ما ایجاد مارکت پلیس در سال پنجم کسبوکارمان است.
اگر اینچنین باشد، ما در سال اول و دوم و حتی سال سوم فعالیت، نیازی نیست که مارکت پلیس باشیم.
ما میتوانیم یک فروشگاهی باشیم که تعدادی تأمینکننده داریم، این تأمینکنندهها کالا به ما میدهند و این کالاها را در فروشگاه اینترنتی میفروشیم.
چرا این پیشنهاد را میدهم؟
بهاینعلت که اگر شما بخواهید از ابتدای کار، مارکت پلیس کار کنید به مشکلات خیلی زیادی برخواهید خورد.
مانند مارکت پلیسی میشوید که بامیلو راهاندازی کرد (موزاندو).
موزاندو یک مارکت پلیس و بامیلو یک ایکامرس بود.
بامیلو دید که در ایکامرس موفقتر است و این دو (بامیلو و موزاندو) را تلفیق کرد و ایکامرس را کمکم به مارکت پلیس تبدیل کرد.
الآن میبینید که دیجیکالا هم همین کار را کرده است.
دیجیکالا ابتدا یک ایکامرس ایجاد کرد و بعد به سمت مارکت پلیس رفت.
چرا این اتفاق میافتد؟
اگر شما بخواهید از ابتدا مارکت پلیس بزنید، دقیقاً به مشکل یکی از کاربران ما برمیخورید.
گفتند که آیا من ابتدا تأمینکننده پیدا کنم؟ چطور خریدار پیدا کنم؟ اینها را چطور به هم وصل کنم؟
این مشکلات پیش خواهد آمد.
اما فرض کنید ما امسال، یک ایکامرس و فروشگاه اینترنتی معمولی راهاندازی میکنیم.
با 4 – 5 تأمینکننده صحبت میکنیم و میگوییم که: من فروشگاه اینترنتی دارم، میتوانید به من کالا بدهید؟
قراردادی تنظیم میکنید که من این کالاها را نیاز دارم و کالاها را با این شرایط به من بدهید. سپس شروع به مدیریت سایت، توضیحات محصول، موجودی کالاها و عکسها میکنیم.
مدتزمانی که گذشت و جلوتر رفتیم، میتوانیم ارتباطمان را با تأمینکنندگان کالاهایی که فروش بیشتری داشتند، بهتر کنیم.
به آنها بگوییم که: من میتوانم پنلی در اختیار شما قرار دهم تا خودتان کالاها را مدیریت کنید.
درصدی که باهم بسته بودیم (مثلاً 30 درصد)، از الآن شما 15 درصد به من بدهید، ولی خودتان هرروز پنل خودتان را چک کنید و نیازی نباشد که من با شما تماس بگیرم و بگویم که فلان کالا را سفارش گرفتیم، ارسال کنید.
چه موقع تأمینکننده این کار را انجام میدهد؟
زمانی که از تعداد سفارش شما، قابلقبول و قابلتوجه باشد.
پس معمولاً تا زمانی که سفارش شما قابلتوجه نباشد، تأمینکنندهها این کار را انجام نمیدهند؛ یعنی بیایند و پنلی از شما بگیرند و خودشان مدیریت کنند.
پیشنهاد من این است که: ابتدا این تأمینکنندهها را به سایت خودتان جذب کنید تا این سایت بتواند برای آنها فروش خوبی ایجاد کند بعد هر کاری که شما بگویید آنها انجام خواهند داد.
هماکنون، ما افرادی داریم که از ابتدا مارکت پلیس راهاندازی کردند.
من با مشکلات این افراد آشنا هستم و میبینم که تأمینکنندهها خیلی از محصولات را بیکیفیت گذاشتهاند و حوصله نداشتند که آپدیت کنند.
برخی تأمینکنندهها پنل خودشان را چک نمیکنند که ببینند آیا سفارش آمده است یا نه؟
و این افراد چند فرد را مسئول تولید محتوا کردهاند.
تعدادی هم مسئول چک کردن سفارشها و تماس با تأمینکنندهها هستند.
درنهایت شما میبینید که اینها فقط، اسمشان مارکت پلیس است ولی مارکت پلیس نیستند. فقط یک فروشگاه آنلاین و معمولی هستند.
درست است که اسم تأمینکنندهها در سایت وجود دارد و در ظاهر هم میگویند که ما مارکت پلیس هستیم ولی اصلاً مشخص نیست که چه موقع تأمینکنندهها پنل خودشان را چک کردهاند.
آیا عکس محصول را گذاشته؟ نه.
آیا توضیحات محصول را تأمینکننده قرار داده است؟ نه. بلکه گفته که: من نمیتوانم توضیحات را بزنم. من برای شما ویس میفرستم، خودتان توضیحات را اضافه کنید.
و در آخر نگاه میکنید و میبینید که اینها به چند هزار کالا رسیدهاند.
در واقع اینها مارکت پلیس نیستند و یک ایکامرس معمولی هستند.
یک فروشگاه اینترنتی معمولی هستند که خودشان را حسابی اذیت میکنند که بگویند: ما مارکت پلیس هستیم.
پس این کار را انجام ندهید، شما بیایید از ابتدا یک فروشگاه اینترنتی راه بیندازید.
در این صورت شروع کار شما مشخص میشود.
مثلاً میگویید که من یک فروشگاهم و میخواهم در این حوزهها کارکنم و قوانین من این است.
آیا تبدیل کردن سایتی مثل دیجیکالا به مارکت پلیس آسانتر است یا ایجاد یک مارکت پلیس حتی برای خود دیجیکالا؟
چرا؟
چون تأمینکنندهها مشخص هستند.
قراردادها بسته شدهاند.
تأمینکنندههای خوب شناسایی شدهاند.
میدانند که کدامیک از تأمینکنندهها سرویس خوب و کدامیک سرویس بد میدهند.
میدانند که در کدام حوزه، تأمینکنندهها جدیتر هستند و میتوان سراغشان رفت.
قرارداد قبلی دارند و مدتی با آنها کار کردهاند.
فقط کافی است که یک دوره آموزشی بگذارند و تأمینکنندهها را دعوت کنند و بگویند که: مثلاً ما ماهی 100 میلیون تومان محصولات آرایشی از شما میگیریم،
حالا میخواهیم به شما یک پنل بدهیم تا خودتان بفروشید و درآمدتان بالاتر برود و احتمالاً کمیسیون ما هم پایینتر خواهد آمد.
از الآن هم دیگر نگران نیستید که آیا ما محصولات را داریم یا نه؟
چنانچه محصولات جدیدی هم آوردید، میتوانید داخل پنلتان اضافه کنید، میتوانید روی هر کالایی که خواستید تخفیف بزنید یا در دیجیکالا تبلیغ کنید.
هر کاری که دلتان خواست، انجام دهید و بفروشید.
ممکن است ابتدای کاری کمی مقاومت باشد، ولی بعد که از آن عبور میکنند.
یکباره در 6 ماه، یکمیلیون کالا به دیجیکالا اضافه میشود و قطعاً فروش آنهم بالاتر خواهد رفت.
بنابراین پیشنهاد من به شما این است که با فروشگاه شروع کنید و درنهایت به مارکت پلیس تبدیل کنید.
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0