آیا هر روز انتخاب می کنی چگونه باشی؟ خوشبینی یا نقش من قربانی و بدبخت را بازی میکنی؟ اطرافت چی؟ هستند آنهایی که در تلاشاند ثابت کنند بدبخت هستند و کمتر کار کنند؟
در این مقاله 12 روش داستان سرایی در بازاریابی و تبلیغات را برای شما بیان کرده ایم با ما همراه باشید تا بگوییم چطور می توانید برای برند خودتان یک داستان سرایی خوب داشته باشید.
شما برای رشد کسبوکار یا برند سازی شخصی خودتان خیلی زحمت کشیده و سختیهای زیادی را متحمل شدهاید. اما این موضوعات برای دیگران (حتی مخاطبین هدف شما) جذابیت زیادی ندارد؛ مگر اینکه آن را با یک داستان گره بزنید. در مقاله داستان سرایی چیست به صورت کامل به این موضوع پرداختهایم که چرا استفاده از تکنیک داستان سرایی ، به یک روش محبوب و کاربردی در بازاریابی و تولید محتوا بدل شده است.
بنابراین اگر بخواهیم که از گفتن تکرارها جلوگیری کنیم؛ باید به این موضوع بپردازیم که چگونه باید از قدرت استوری تلینگ استفاده کنیم؟ قبل از هر چیز باید به این نکته تاکید شود که استاد شدن در مهارت storytelling نیاز به تلاش و تمرین و البته آزمون و خطا دارد. در واقع روش های داستان سرایی مانند فرمولهای ریاضی نیستند که با چند بار حلِ مثال، بتوانید در استفاده از آنها مهارت پیدا کنید. اما هر چه که باشد؛ تکنیک استوری تلینگ به شما کمک خواهد کرد که مخاطبین را لحظه به لحظه به خود نزدیکتر کنید.
مطالعه بیشتر:داستان سرایی چیست؟ | 8 مزیت استفاده از استوری تلینگ در بازاریابی
به صورت کلی هر داستان دارای چهار رکن اصلی است که به صورت مختصر توضیح داده خواهد شد:
هر داستان یک شخصیت اصلی دارد که از آن به عنوان قهرمان داستان نیز یاد میشود.
قهرمان داستان ما هدف یا اهدافی دارد و تمام تلاش خود را انجام میدهد که به آن دست پیدا کند.
اگر قهرمان داستان ما بدون هیچ مشکلی به اهداف خود برسد؛ دیگر داستان جذابیتی ندارد. بنابراین در حین استوری تلینگ مشکلاتی به وجود میآید که شخصیت اصلی باید بر آنها غلبه کرده و به اهداف خود دست پیدا کند.
برای اینکه قهرمان داستان ما به اهداف خود دست پیدا کند؛ باید کاری را انجام دهد که از آن به عنوان راهحل نیز یاد میشود.
همچنین از نظر آکادمی هاب اسپات یک داستان خوب را شامل سه مؤلفه اصلی میداند:
هر داستان حداقل دارای یک شخصیت اصلی یا قهرمان است که نقش اصلی را برای انتقال پیام اصلی ایفا میکنند. شخصیت های یک داستان باعث میشود که مخاطب خود را جای آنها قرار داده یا به قول معروف همزاد پنداری کند که این خود تأثیرگذاری داستان را به شدت افزایش میدهد.
تعارض به معنای همان مشکلات موجود در سر راه شخصیت اصلی داستان بوده که مخاطب بر آنها غلبه کرده و به اهداف خود دست پیدا میکند.
شما با یک هدف و مقصودی خاص از تکنیک استوری تلینگ استفاده میکنید. قسمت نتیجه گیری مهمترین بخشی است که شما میتوانید چکیده پیام خود و شخصیتهای داستان را بهتر به مخاطب معرفی کنید.
برای اینکه یک نمونه داستان سرایی حرفهای برای برند خود بنویسید؛ بهتر است که داستان خود را به سه بخش تقسیم کنید:
در این قسمت لازم است که شخصیت اصلی داستان خود را به مخاطبین معرفی نمایید. دقت داشته باشید که آن شخصیت چهرهای از کسبوکار شما را در ذهن مشتری ایجاد میکند؛ بنابراین باید آن را به خوبی وارد داستان کنید. کار آن شخصیت این است که پیام شما را به مخاطب منتقل میکند و اگر بتوانید این کار را حرفهای انجام دهید؛ مخاطب با آن شخصیت همزاد پنداری کرده و ارتباط بیشتری با او خواهد گرفت.
مخاطبین شما نیاز یا مشکلی دارند و برای رفع آن، خواهانِ خرید محصولات یا خدمات شما هستند. در این قسمت شما باید مخاطب را به صورت شفاف، با نیاز یا مشکلی که دارد؛ روبهرو کنید. در این قسمت استفاده از زبانِ خودِ مخاطب بسیار به شما کمک خواهد کرد. منظور این است که باید ببینید وقتی مخاطبین شما میخواهند در مورد نیازهای خود صحبت کنند؛ از چه لغات و جملاتی استفاده میکنند.
دو بخش قبلی حکم پاسِ گل را دارد و بخش سوم دقیقا جایی است که شما میتوانید گلِ خود را به ثمر برسانید. در این بخش شما باید به مشتریان بگویید که چگونه باید مشکل خود را حل کنند. در واقع شما در این قسمت ضمن ارائه محصول یا خدمات خود، به مخاطبین هدف خود میگویید که میتوانید نیازها و مشکلات آنها را حل کنید.
یک تکنیک استوری تلینگ این است که در داستان خود از طنز استفاده کنید یا مخاطب را بترسانید. هدف این است که احساسات مخاطب را با روشهای مختلف درگیر کنید تا ارزش محصولات یا خدمات شما را بهتر درک کنند.
همانطور که اشاره شد؛ هر داستان یک شخصیت اصلی یا قهرمان دارد. معمولا در استوری تلینگ قهرمان داستان با سختیهایی مواجه میشود و بر آنها غلبه کرده و به شخصی با تواناییهایی بهتر تبدیل میشود. اگر مخاطب بتواند با شخصیت اصلی همزاد پنداری کند؛ در واقع به این عقیده میرسد که با استفاده از خدمات شما، به شرایطی بهتر دست پیدا خواهد کرد.
هنگام معرفی قهرمان استوری تلینگ خود، باید به خوبی به سوالات زیر پاسخ دهید:
● شخصیت اصلی داستان چه نیازها یا مشکلاتی دارد؟
● چگونه باید آنها را رفع کند؟
● اصلیترین هدف او از رفع نیازهایش چیست؟
همواره به این موضوع دقت داشته باشید که یک نمونه داستان سرایی عالی، همراه خود چالشهایی نیز دارد. تمامی داستانهای جذابی که ما سراغ داریم همه در دلِ خود حاوی مشکلات و چالشهایی بوده که برای شخصیت اصلی به وجود آمدهاند. اما دقت داشته باشید که این چالش باید به اندازهای سخت باشد تا توجه مخاطب را به سمت برند شما جلب کند.
یکی از روش های داستان سرایی این است که آن را برای مخاطب کمی مرموز کنید. داستانی که انتهای آن برای خواننده مشخص باشد؛ جذابیت خود را از دست خواهد داد. مسلماً در این حالت است که مخاطب کنجکاو خواهد شد تا برای پاسخ دادن به مجهولات موجود در ذهنش، داستان را تا انتها بخواند.
تکنیک مهم داستان سرایی این است که آن را مخصوص کسبوکار خود تولید کرده و از کپی برداری اجتناب کنید. سعی کنید که ابتدا یک پرسونا از مخاطبین خود در نظر گرفته و سپس با نیازها و خواستههای آنها آشنا شوید .در ادامه یک استوری تلینگ جذاب برای برند خود طراحی کنید تا مخاطبین شما نتوانند از کنار آن به سادگی عبور کنند.
هدف شما این است که با استفاده از استوری تلینگ توجه مخاطبان و مشتریان را به سمت خود معطوف کنید. سپس باید بدانید که آنها به چه موضوعاتی علاقه دارند؟ مسلما در این حال میتوانید یک استوری تلینگ جذاب برای تأثیرگذاری بر روی آنها خلق کنید.
یک روش storytelling برای اینکه داستان خود را جذابتر کنید؛ استفاده از اعداد و ارقام است. مردم به دنبال اطلاعات دقیق هستد و زمانی که شما از این تکنیک استفاده میکنید؛ با رغبت بیشتری استوری شما را میخوانند.
مهارت داستان سرایی همین است که خواننده هنگام خواندن داستان، خسته نشده و انگیزه خود را از دست ندهد. بدین منظور لازم است که به صورت حرفهای در استوری تلینگ، فراز و نشیب و اتفاقات غافلگیرکننده ایجاد کنید تا داستان جذابیت خود را حفظ کند.
اگر میخواهید که با استفاده از تکنیک داستان سرایی قلبِ مخاطبین خود را به دست آورید؛ داستان خود را صادقانه مطرح کنید. به عنوان مثال اگر یک کمپین تبلیغاتی راه انداخته و قصد شما حمایت از افراد بیکار است؛ اما در واقع تمام تلاش خود را انجام میدهید که پیوسته خود را تبلیغ کنید؛ بدانید که مخاطب این را متوجه میشود.
در انتها دقت داشته باشید که برای استفاده از تکنیک استوری تلینگ، باید از دو فاکتور باورپذیری و قدرت احساسات استفاده کنید. یعنی اینکه داستان شما نباید آنقدر غیر واقع بینانه باشد که مخاطب در آن شک کند. همچنین قدرت احساسات را در تکنیک داستان سرایی به هیچ عنوان فراموش نکنید. چون اگر بتوانید احساسات مخاطب را به گونهای حرفهای درگیر کنید؛ قسمت اعظمی از راه را رفتهاید.
نکته: با اینکه عامل احساسات بسیار مهم است؛ اما دقت داشته باشید که مخاطب باید از لحاظ منطقی نیز قانع شود. بنابراین داستان شما نباید بیش از حد تخیلی و غیر واقع بینانه باشد.
مهارت داستان سرایی دقیقا آن چیزی است که میتواند مخاطبین هدف شما را به برندتان علاقهمند کند. اما شرط به تحقق رسیدن این هدف، این است که به خوبی از تکنیک داستان سرایی استفاده کنید. عمل به توصیههایی که در بالا گفته شد؛ میتواند استوری تلینگ شما را آنقدر جذاب کند تا خواننده به خوبی با آن ارتباط بگیرد. در ضمن فراموش نکنید که ارزشهای مخاطب را در هنگام داستان سرایی در نظر گرفته و در طول داستان از آنها برای برقرای ارتباط با مخاطبین استفاده کنید. آیا شما تاکنون از روش داستان سرایی در تولید محتوا استفاده کردهاید؟ به نظر شما راز جذاب کردن داستان سرایی برای مخاطب چیست؟
مشاهده نسخه pdf مقاله: 12 تکنیک داستان سرایی در بازاریابی و تبلیغات + نمونه داستان سرایی
تمامی حقوق مادی و معنوی ویدئوهای آموزشی و محصولات متعلق به مدیر وب می باشد ، جهت حمایت از صاحب اثر هزینه ی محصولات را پرداخت نمایید ...